گلی گم کردهام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را گل من عطر و بوی یاس دارد نشان از هیبت عباس دارد گل من قلبی از آینه دارد گل من خارها در سینه دارد گل زیبای من رویش کبود است گل من از ازل بیرنگ بوده است یکی برگش به دست مقتدا شد کنار نخلها آن یک جدا شد گل من یک شقایق اشک و آه است گل من ریشهاش در قتلهگاه است گل من لالهای با فرق چاک است شکستهساقهای در زیر خاک است گل من را به خاک و خون کشیدهاند غریبانه گلم را سر بریدند گلم سیراب از باران سم شد گلم در تنگهی چزابه گم شد... عبدا... سپهر باز هم مورد تکفیر قرارم بدهید / باز بر تیغه شمشیر قرارم بدهید باز هم، هر چه که خواهید مرا خوار کنید / دلتان خواست اگر باز هم آزار کنید - من همانم که دلم غربت مولاست در او / داغ نامردی کوفه ست که برپاست بر او تیغ در دست به امید تقاص آمده ام / کوفیان! جان علی بهر قصاص آمدهام تا که «کین» است، علی خانه نشین خواهد بود / چارده کقرن دگر نیز همین خواهد بود آی زنهار! که من زنگی و مست آمده ام / سرکشی کرده ام و تیغ به دست آمده ام شعر من تیغ برهنه ست، غلافش نکنم / حامل یک غم کهنه است، غلافش نکنم من به خونخواهی اولاد علی آمده ام / چارده قرن گذشته ست ولی آمده ام کوفیان هر چه که ذلت، همه از آن شما / لعن و نفرین علی گونه به پیمان شما نخلها غربت مولای مرا میدانند / راز سی سال سکوتش همه را میدانند تا که قران سر نیزه ست، علی غمگین است / صلح با آل معاویه، خدا ننگین است - کوفیان گرچه به جز تیغ جهادم ندهید / و به من مهلت یک قبله نمازم ندهید یا اگر باز، به من تهمت عصیان بزنید / کوفه در کوفه همه، خارمغیلان بتنید پست نامردم علی را تک و تنها بنهم / کافرم جز به وصایای علی پا بنهم - آی زنهار! که من زنگی و مست آمده ام / سرکشی کرده ام و تیغ به دست آمده ام هرچه در حق علی ظلم نمودیم بس است / هرچه از زلف و لب یار سرودیم بس است هرچه ابلیس صفت، پرده دریدیم بس است / درد و آتش به تن خویش خریدیم بس است این نه عشق است برادر، که به پیشانی ماست / ور نه مهری ست، که تایید مسلمانی ماست داغ یک عمر گناه است که پنهان کردیم / سجده بر دوست که نه، سجده به شیطان کردیم هی گنه کرده و گفتیم خدا میبخشد / عذر آورده و گفتیم خدا میبخشد آخر این بخشش و این عفو و کرامت تا کی؟ / او رحیم است ولی ننگ و خیانت تا کی؟ بخششی هست ولی قهر و عذابی هم هست / آی مردم! به خدا روز حسابی هم هست نکنیم، این همه بد در حق مولا نکنیم / کوفیان هر چه که کردند، بیا ما نکنیم این که دزدانه سر گردنه باشیم خطاست / چشم و گوش کر هر ماذنه باشیم خطاست نکند بیوه زنی نیمه شب آهی بکشد / دوش ما بی خبران بار گناهی بکشد آه دلسوختگان راه به جایی دارد / به خداوند که این ملک خدایی دارد نکند اینکه حسین از برمان دور شود / زشفاعت گری قافله معذور شود مرگ بر ما اگر از امر ولی دست کشیم / یا زدامان حسین بن علی دست کشیم نکند عاقبت الامر سرافکنده شویم / نزد سید علی خامنه شرمنده شویم ای برادر گنه ماست علی گرتنهاست / و اگر فاطمه این بنت مطهر تنهاست گنه ماست حرم صحن جنون میگردد / و دل ضامن آهو همه خون میگردد همه تقصیر من و توست برادر برخیز / شیعه یعنی که من و تو، تو دلاور، برخیز شیعه یعنی که شرابی ز خدا نوشیدن / شیعه یعنی کفن سرخ بلا پوشیدن شیعه یعنی به سر دارِ ملامت بودن / شیعه یعنی که سرِ دار، سلامت بودن هر که در عین بلا شیعه بماند مرد است / هر که یک موی بلغزد به علی نامرد است یادمان رفته که میراث شهادت داریم / یادمان رفته که ما حق رسالت داریم مردم! این خواب حرام است هلا! برخیزید / جاده پیداست به جان شهدا برخیزید ننگمان باد اگر عهد به یک سو فکنیم / و بگویند که ما امت پیمان شکنیم آی هشدار! دمی قافله را گم نکنیم / تا که امکان وضو هست تیمم نکنیم ما یلانیم برادر، که بلا مینوشیم / و خطر پشت خطر تا به خدا مینوشیم من به خونخواهی اولاد علی آمده ام / چارده قرن گذشته ست ولی آمده ام حرفم این بود ولا قوه الا بالله / هر که مرد است قدم رنجه کند بسم الله منیژه درتونیان امام محمد باقر(ع)
چون علمی را شنیدید آن را بکار بندید. بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی به فرزندان خود افراط میکنند و آنان را بیش از حد مصلحت مورد مهر و محبت خود قرار میدهند. در انتظار فرصت، عمری تباه کردم فرصت جوانی ام بود، من اشتباه کردم چند سال قبل حاج اقا مجتبی تهرانی در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند: ریشه تمام معاصی یکی از این دو قوه است : غضب و شهوت .چنانچه بتوانیم این دو را کنترل کنیم خیلی از مشکلات اعم از اخلاقی واجتماعی و...حل خواهد شد . البته توضیحات مفصلی در مورد چگونگی ارتباط گناهان با این دو فرمودند که الان یادم نیست . برای من کنترل غضب خیلی سخت بود . یعنی راستش را بخواهید راهش را نمیدانستم و از آنجا که تف به ریا! الله یهدی من یشاء (که به زعم من یعنی هر که را که طالب هدایت است هدایت میکند) چند ماه بعد حدیثی از حضرت علی (علیه السلام) دیدم که برایم بسیار شیرین ودلنشین بود.جواب سوالی بود که گوشه ذهنم جا خوش کرده بود. به هنگام خشم نه تصمیم نه تنبیه نه دستور! کاربردیتر از این امکان نداشت! این روزها که گاهی قند عسل خیلی اذیت میکند و حسابی کلافه ام میکند و از کوره درمیروم و تند برخورد میکنم گویا لازم است این حدیث را روی برگه ای بنویسم و جلوی چشمم بگذارم تا حداقل تمرینی مجدد باشد برای کظم غیظ شاید هم ....
Design by : Pichak |